توضیحات کامل :

پاورپوینت خانواده درمانی ساختاری مینوچین در 30 اسلاید بسیار زیبا و قابل ویرایش آماده ارائه با اسلایدشو با فرمت pptx و رعایت تمامی استانداردهای زبان فارسی

 

فهرست مطالب

مقدمه

نظریه ساختاری مینوچین

ساختار خانواده

خرده نظام ها

مرز بندی ها

اتحاد، قدرت و تبانی

بدکاری خانواده

 

بخشی از متن

مقدمه

خانواده درمانی ساخت نگر به خاطر تاکید بر بافت خانواده در پدیدایی مسایل و همچنین یافتن راه حل های درمان آن مشکلات، با رویکردهای دیگر نظام های خانواده، وجه اشتراک دارد. با وجود این، کاربرد استعاره های فضایی و سازمانی آن، چه از لحاظ توصیف مشکلات و شناسایی راه حل ها و چه از لحاظ تاکید بر رهنمودها و دستورات مستقیم و فعال درمانگر، باعث منحصر به فرد بودن این رویکرد می شود (کولاپینو، ۱۹۹۱).

فرض اصلی این الگو – یعنی اینکه نشانه های فرد را می توان به بهترین وجه در بستر الگوهای تبادلی خانواده شناخت، اینکه تغییر در سازمان یا ساختار خانواده باید قبل از تخفیف نشانه ها صورت گیرد، و اینکه درمانگر باید نقش رهبری را در تغییر ساختار یا بافتی که نشانه از آن نشات گرفته است، به عهده گیرد –حداقل به مدت دو دهه – تاثیر زیادی بر شیوه کار بسیاری از خانواده درمانگران داشته است.

نظریه پردازان ساخت نگر بر:

۱- کلیت نظام خانواده

۲- تاثیر سازمان مرتبه ای خانواده

۳- کارکرد بهم پیوسته نظام های فرعی آن تاکید دارند و آنها را تعیین کننده اصلی بهزیستی اعضا می دانند.

به نظر منوچین (۱۹۸۴)، خانواده در همان حال که از چرخه های زندگی خود در حال گذر است، می کوشد تعادل ظریف بین ثبات و تغییر را حفظ کند؛ هر چه قدر خانواده کارکرد سالمتری داشته باشد، در طی دوره انتقالی خانوادگی نسبت به تغییر گشوده تر است و بیشتر مایل است که متناسب با شرایط متغیر، ساختار خود را اصلاح کند.

اولین هدف درمانگران ساختاری، تلاش فعالانه برای تغییر سازمان در خانواده بدکار است. اولین نقش درمانگر این است که شخصاً عامل تغییر باشد؛ فعالانه با کل خانواده درگیر شود (کولاپینو، ۱۹۹۱).

خانواده درمانگران ساخت گرا برخلاف بوون عمدا به خانواده می پیوندند و از درون به سان اهرمی عمل می کنند که می تواند با الگوهای تعاملی بدکار خانواده به چالش پرداخته و با آنها مقابله کنند. به زبان نظریه سیستمها ، ساخت گراها طرفدار دیدگاه دانش فرمانش مرتبه دوم هستند. یعنی درمانگر بخشی از نظام خانواده ای خواهد بود که می خواهد با آن کار کند.

مینوچین در آرژانتین از یک پدر و مادر اروپایی زاده شد. پزشک بود و آموزش روانپزشکی را زیر نظر آکرمن گذراند. در سال ۱۹۵۴ به ایالات متحده بعد از سفرهای زیاد برگشت و در آموزشگاه ویلت ویک و به عنوان روانپزشک شروع به کار کرد. با الهام گرفتن از مقاله دان جکسون بررسی انفرادی را کنار گذاشت و به وارسی مشکلات خانوادگی پرداخت او رفته رفته به تحلیل جامعه شناختی زمینه ی اجتماعی روی آورد .

مینوچین و همکارانش که به ناکارایی فنون سنتی روانپزشکی کودک و روشهای روانکاوی پی برده بودند، روشهای مداخلاتی مختصر ،مستقیم و عمل گرایانه فراوانی ابداع کردند که با استفاده از آن می توانست بافت خانواده را از طریق بازسازیی خانواده تغییر دهند. تجربه ویلت ویک و نیاز خانواده به سازماندهی مجدد و نیاز به نوعی سلسله مراتب در میان اعضای خانواده ، سنگ بنای خانواده درمانی ساخت گرا را بنیان گذاشت.  مینوچین عمدتا با خانواده های تمام عیار طبقه متوسطی که بیش از اندازه سازمان یافته بودند، سروکار داشتند.

نظریه ساختاری مینوچین:

اساسا رویکرد ساختاری خانواده بر مبنای این مفهوم استوار است که خانواده چیزی بیش از پویه های روانی-زیستی منفرد اعضای آن است. اعضای خانواده در قالب آرایه های خاصی که حاکم بر تبادلهای آنان است با هم رابطه دارند. این آرایه ها اگر چه به وضوح ابراز یا حتی شناسایی نمی شوند یک کل یعنی یک ساخت خانوادگی را به وجود می آورند. ماهیت این ساختار از نظم و ترتیبی تبعیت می کند که با ماهیت فردی یکایک اعضا متفاوت است.

ساخت گراها به موارد زیر علاقمندند :

۱- مولفه های نظام چگونه با یکدیگر تعامل می کنند .

۲- توازن چطور به دست می آید .

۳- ساز و کارهای پسخوراندی خانواده چگونه عمل می کنند.

۴- الگوهای ارتباطی بدکار چگونه به وجود می آیند.

ساختارگراها توجه خاصی به الگوهای تبادلی خانواده دارند چرا که این الگوها نشانه هایی را درباره ساختار خانواده ، میزان نفوذپذیری مرز خرده نظام های خانواده و وجود اتحاد و تبانیها به دست می دهند . اینها مواردی هستند که توانایی خانواده را در جهت حفظ تعادل بین ثبات و تغییر اثر می گذارند.

و ...